گزینش دین زرتشتی: راهی به سوی راستی و درستی
۱- پذیرفتن آیین زرتشت
در ماده ۸ منشور جهانی حقوق بشر آمده است: "هر فردی آزاد است که دین خود را انتخاب کند و مطابق باورها و
آیینهای خود زندگی کند."
بر اساس این اصل، هر فردی میتواند با بهرهگیری از آموزههای گاتها، زندگی خود را سامان دهد و رفتار زرتشتی
را در زندگی روزمرهاش به کار گیرد. اشوزرتشت در زمان خود، مردم را به اندیشیدن و استفاده از اندیشه نیک
فراخواند و آنان را تشویق کرد که آیین او را برگزینند. این فراخوان ابتدا از نزدیکان و پادشاهان آغاز شد و سپس پیام او در پهنه ای بزرگ گسترش یافت. این فراخوان در گاتها آشکار است و نشاندهنده دعوت آزادانه برای بررسی و انتخاب آیین زرتشت است.
بر پایه حقوق بشر و اصول اندیشه نیک، هر کس آزاد است آیین زرتشت را بررسی و اگر آن را پسندید، برای خود انتخاب کند. در این راه، نیازی به تأیید یا اجازه کسی نیست. آیین سدرهپوشی نیز بنا به پیشینه آن، نمادی از پیوستن فرد به جامعه به شمار میآید و به معنای رسمیسازی این انتخاب در میان دوستان و جامعه است.
۲- پذیرفته شدن در جامعه زرتشتی
انسان بهعنوان موجودی اجتماعی، نیازمند پیوند با یک جامعه هماندیش است. پس از گزینش آیین زرتشت، گام بعدی پیوستن به جامعه همکیشان و ایجاد ارتباط با آنان است. در اغلب ادیان، این روند ساده انجام میشود، اما پیوستن به جامعه زرتشتی به دلیل تاریخ غنی و فرهنگ آن، نیازمند شناختی عمیق درباره جامعه زرتشتی است. این شناخت به فرد کمک میکند تا جایگاه خود را در این جامعه پیدا کرده و از مزایای اجتماعی آن بهرهمند شود.
3- شناخت جامعه بزرگ زرتشتی
جامعه زرتشتی امروز به سه شاخه اصلی تقسیم میشود: زرتشتیزادگان ایران، پارسیان هند، و بهدینان (نو زرتشتیان). هر کدام از این شاخهها دارای ویژگیهای فرهنگی و مذهبی خاص خود هستند، مستقل عمل میکنند و پاسخگوی کارهای خویش هستند؛ اما همگی به اصول بنیادین زرتشت پایبندند.
3-1 زرتشتیزادگان ایران
زرتشتیزادگان ایران در دورانهای سخت و دشوار تهاجمها و محدودیت ها در حکومتهای گذشته ، چون قاجاریان ، صفوویان، تیموریان و...، همچنان نگهبان فرهنگ و دین زرتشتی بودهاند. این موبدان بودند که توانستند اوستا -که گاتها (سرودهای زرتشت ) را در آغوش داشت- را در طول این سالهای پر از فراز و نشیب ایران نگه دارند.
زرتشتیزادگان از لحاظ بینش دینی و آداب و رسوم بیشتر میانهرو میباشند. میانه رو از این روی که نه سنت گرا هستند و نه روی گاتها تمرکز دارند. زرتشتی زادگان همیشه به خوبی و خوشنامی معروف بودهاند و جای ویژهای در قلب غیر زرتشتیان ایران دارند.
در دوران پهلوی، این جامعه فرصت یافت که با ایجاد مدرسهها، بیمارستانها، و مؤسسات خیریه، بار دیگر به رشد و پیشرفت دست یابد. چهرههایی مانند کیخسرو شاهرخ، ارباب رستم گیو، جمشیدیان، فرنگیس شاهرخ، تیمسار خدارحم شهریاری، و دکتر فرهنگ مهر از افراد برجسته این دوران بودند. (برای یاد کردن نام همه زرتشتیزادگان نامآور به راستی نیاز به یک کتاب میباشد.)
3-2 پارسیان هند
پارسیان هند ایرانیان زرتشتی هستند که حدود ۱۴۰۰ سال پیش به دلیل تهاجم اسلام به هند مهاجرت کردند و از نظر اقتصادی و فرهنگی یکی از موفقترین جوامع هند به شمار میآیند. پارسیان، به دلیل تعلق فرهنگی و پاسداری از فرهنگ خود، مراسم دینی و فرهنگیشان را با دقت فراوان انجام میدهند و به همین دلیل به سنتگرایی معروف شدهاند. از چهرههای برجسته پارسی میتوان به فیلد مارشال سام مانکشا، تاتا، و پالانجی اشاره کرد. (برای یاد کردن نام همه پارسیان نامآور نیز شایسته است کتاب نوشته شود.)
3-3 بهدینان (نو زرتشتیان)
از دوران پهلوی، بسیاری از شهروندان ایرانی که به ایرانی بودن و پاسداری از آیین های ایرانی اهمیت می دادند به تدریج به آیین زرتشت بازگشتند. در دوران جمهوری اسلامی، شمار بهدینان افزایش چشمگیری یافت. اکثریت این جامعه به گاتها بهعنوان راهنمای زندگی خود باور دارند و رهبران فکری آنان، همچون دستور دالا و دکتر جعفری، بر اهمیت آموزههای زرتشت تأکید دارند. از چهرههای برجسته این جامعه میتوان به استاد پورداوود، تیمسار ارتشبد آریانا، دکتر امیرجاهد، و دکتر جعفری اشاره کرد.
ریشه نام بهدینان
نام "بهدین" برگرفته از آموزههای گاتها است، جایی که از "دنا ونگهی" یا همان "وجدان نیک" یاد شده است. به مرور زمان، این عبارت به "بهدین" تبدیل شد و به افرادی اشاره دارد که اصول گاتها را راهنمای زندگی خود قرار دادهاند. پذیرفتن عنوان "بهدین" نشاندهنده پیروی از راه اشوزرتشت و احترام به تاریخ و فرهنگ این جامعه است..
3-4 آزادی اندیشه در شاخههای جامعه زرتشتی
همانطور که پیشتر اشاره شد، بیشتر پارسیان دیدگاههای سنتی دارند، زرتشتیزادگان به میانهروی گرایش دارند و بهدینان بیشتر بر گاتها تمرکز میکنند. با این حال، در همین شاخهها، افرادی در جامعه پارسی هستند که پایهگذار اندیشههای نوین زرتشتیاند و همچنین بهدینانی داریم که بسیار سنتگرا هستند. در جامعه زرتشتی، هر فرد، فارغ از اینکه به کدام شاخه تعلق دارد، میتواند آزادانه دیدگاه زرتشتی خود را دنبال کند و همیشه عضو جامعه خود باقی بماند.
پارسیان: یک پدیده تاریخی
"پارسیان یک پدیده تاریخی هستند و هیچکس نمیتواند به پارسی تبدیل شود." – خجسته میستری، پژوهشگر پارسی
هویت فرهنگی پارسیان و زرتشتیزادگان ایران با تاریخ و سنتهای هزارانساله پیوند خورده است. همانطور که رونالد ریگان، رئیسجمهور پیشین آمریکا، گفته بود: "شما با دریافت پاسپورت نمیتوانید ترک یا فرانسوی شوید." این گفته نشان میدهد که هویت فرهنگی و تاریخی یک ملت با پذیرش قوانین یا باورها به دست نمیآید.
پیوستن به آیین زرتشت به معنای پذیرش فلسفه اشو زرتشت است که میتواند زندگی هر فرد را به سوی نیکی هدایت کند. هر کس با پذیرش این اصول، میتواند عضوی از جامعه بهدینان شود، بدون آنکه بخواهد جایگاه فرهنگی پارسیان یا زرتشتیزادگان ایران را به دست آورد.
4- احترام و همکاری بین شاخههای جامعه زرتشتی
همکاری بین شاخههای مختلف جامعه زرتشتی، بر پایه احترام به هویت و فرهنگ یکدیگر شکل میگیرد. نمونهای موفق از این همکاری را میتوان در دانشگاه سپنتا (شعبه پونا) مشاهده کرد. در این دانشگاه، پارسیان، زرتشتیزادگان، و بهدینان دست به دست هم، پیام اشوزرتشت را از طریق آموزش عالی گسترش دادند. تجربه دانشگاه سپنتا نشان داد که هیچکس در پی بهرهبرداری یا تغییر جایگاه خود در این جامعه نبود و احترام به فرهنگ یکدیگر، همواره اساس همکاری و همدلی در سپنتا بوده است.
امروزه، جوانان جامعه زرتشتی بهخوبی اهمیت همکاری را درک کردهاند و تلاش میکنند تا این همبستگی را بیش از پیش تقویت کنند، بهگونهای که جامعه زرتشتی در جهان بهعنوان نمونهای از درست کاری وخیراندیشی و همبستگی بدرخشد.
در پایان
در نهایت، همانگونه که بند ۸ منشور حقوق بشر اشاره دارد، هر فردی آزاد است تا دین خود را برگزیند و اشوزرتشت شما را به گزینش آیین خود فراخوانده است. پس از پذیرش و اجرای آیین سدرهپوشی، توسط موبد یا دستور یا راتو انجام شود، همادگاه بهدینان شما را با آغوش باز خواهد پذیرفت و این گام، فرصتی برای پیوند با همکیشان و بهرهمندی از مزایای اجتماعی این دین است

